زمانی
با تكهای نان سیر میشدم،
و با لبخندی
به خانه میرفتم
اتوبوسهای انبوه از مسافر را
دوست داشتم.
با تكهای نان سیر میشدم،
و با لبخندی
به خانه میرفتم
اتوبوسهای انبوه از مسافر را
دوست داشتم.
انتظار نداشتم
كسی به من در آفتاب
صندلی تعارف كند،
در انتظار گل سرخی بودم.*
*احمد رضا احمدی
كسی به من در آفتاب
صندلی تعارف كند،
در انتظار گل سرخی بودم.*
*احمد رضا احمدی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۸/۱۷ ساعت توسط کرم کتاب