دنیا کوچکتر از آن است که گم‌شده‌ای را در آن یافته باشی 
هیچ‌کس اینجا گم نمی‌شود 
آدم‌ها به همان خون‌سردی که آمده‌اند 
چمدانشان را می‌بندند و ناپدید می‌شوند 
یکی در مه 
یکی در غبار 
یکی در باران 
یکی در باد 
و بی‌رحم‌ترین‌شان در برف 
آن‌چه بر جا می‌ماند 
رد پایی‌ست و خاطره‌ای که هر از گاه 
پس می‌زند مثل نسیم 
پرده‌های اتاقت را!

* از وبلاگ رونوشت بدون اصل