در باشگاه کتابکتابهای خوانده شده را دوباره با زبان و فکر روزمرهمان میخوانیم.
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۶/۰۵/۱۶ ساعت توسط کرم کتاب
زیاد خواندن شرط نیست بلکه خوب خواندن و خوب عمل کردن...(مارتین لوتر) . . . کلمات عوض نمیشوند، اما کتابها همیشه در حال تغییرند. عوالم مختلف پیوسته تغییر میکنند، افراد عوض میشوند، کتابی را در وقت مناسبی پیدا میکنند و آن کتاب جوابگوی چیزیاست؛ نیازی، آرزویی.(پل استر) . . . من وقتی چیزی میخوانم، در واقع نمیخوانم. جملهای زیبا را به دهان میاندازم و مثل آب نبات میمکم، یا مثل لیکور مینوشم، تا آنکه اندیشه، مثل الکل٬ در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگهایم جاری شود و به ریشهی هر گلبول خونی برسد. (تنهایی پر هیاهو- بهومیل هرابال) . . . تصمیم گرفتهام در دنیایی زندگی کنم که کتابها به هزاران باغ تبدیل شدهاند و کودکانی که در آن باغها بازی میکنند و میآموزند راههای اصیل باروری چیزهای سبز را. (لطفن این کتاب را بکارید- ریچارد براتیگان) . . . من همیشه تصور کردهام که بهشت یک جور کتابخانه است. (خورخه لوییس بورخس، برنارد شاو یا هر آدم مهم یا غیر مهمی که این جمله به او منسوب است؛ چه فرقی میکند...) . . . آدمها مثل کتابها هستند. (قیصر امینپور)
توضیح یک: نوشتههای این وبلاگ مخاطب خاصی ندارد و صرفا آن احساسیاست که از ذهن من گذشته و به کلمه تبدیل شده!
توضیح دو: کپیبرداری از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.