اوه!دیروز بعد از مدت ها یه سنگ فروشی تو میلاد نور پیدا کردم٬ نه فکر کنین اعتقاد دارم و این حرف ها٬ نه...رفته بودم برای سوراخ joystick گوشی م که مدت هاست خالی شده٬ یه سنگ کوچولو بخرم و رسالتم را به انجام برسونم...ولی واسه اینکه خانومه یه کم همکاری کنه و یه سنگ کوچولوی ناقابل برام پیدا کنه٬ مجبور شدم دو تا رشته فیروزه ی آبی بخرم و ... ولی ملت رو چه سرِکار میذارن...یه ساعت مخ ما را به کار گرفته بودن که این سنگ رو کجا تاثیر میذاره٬ اون یکی رو کجای دیگه!یه چیزایی هم راجع به چاکراهای بدن فهمیدم و این که سنگ ماه من چیه و این حرف ها... و این را هم بگم که فیروزه ی آبی به هیچ عنوان سنگ من نیست و من چون از ترکیب رنگش خوشم اومد و اون دلیل فوق الذکر٬ خریدمش و الان هم کنار بقیه ی چیزاییِ که می خرم و فقط یه بار استفاده می شن!!!

پ.ن(۱): یه خانومه اومد و گفت:"سنگی دارین که بشه بقیه را باهاش جذب کرد یا نه؟"بابا بی خیااااااااال!

پ.ن(۲): راستی می خواین بگم خواص اون سنگ کوچولویی که خریدم چیه: اول بگم که مرجانِ و نارنجیِ!و حالا خواص اعجاب انگیز این سنگ بسیار کوچولو (یه بروشور هم بهم دادن که یه چیزایی توش نوشته از خاصیت سنگ ها!) :

خواص درمانی روانیِ مرجان: درمان افسردگی٬ تقویت کننده ی قلب٬ ایجاد آرامش٬ ایجاد مقاومت و انعطاف پذیری.

خواص شفابخشی مرجان: برای بیماری های کم خونی و هم چنین برای ناراحتی های عادت ماهیانه مناسب است.

پ.ن(۳): می دونم هیچ ربطی نداره ولی بازم که این فرزاد حسنی با یه برنامه ی مزخرف(تازه٬ اسمش هم فوق العاده س)٬ سر و کله ش پیدا شد...