ندا من را به بازی نردبان واژگان٬ که برخلاف بازی های معمول وبلاگستان ه ٬دعوت کرده. من با اسم خودم شروع می کنم;


۱.عاطفه...عارفه...عارف...عرف...شرف...شر...نشر...نشد...شدن(مصدرِ شد)...شدنی...دنی(برادر آنت!یادتون نیست؟!)...دین...دیش(خدا به دور)...ندیش(همون ندهی ش)...اندیش!...اندیشه

۲.عاطفه...عارفه...عارف..عار...نار...نای...آنی

۳.عاطفه...عارفه...عارف..عار...نار...ناد...ندا 

۴.عاطفه...عارفه...عارف..عرف...عر(بلا نسبت!)...کر...کد...مد...مهد...مهدی

۵.عاطفه...عارفه...عارف...عار...بار...بارو(برج و بارو)...بهرو...بهروز

۶.عاطفه...عارفه...عارف...عار...سار...سارا

۷.عاطفه...عارفه...عارف...عار...بار...باب(در)...بابک

۸.عاطفه...عارفه...عارف...عار...سار...سام...حسام

۹.عاطفه...عارفه...عارف...عار...مار...ماد...آدم...دم...مد...حمد...محمد

۱۰.عاطفه...عارفه...عارف...عرف...عر(!)...خر...خار..خاطر...خاطره

۱۱.عاطفه...عارفه...عارف...عار...کار...کر...کت...کن(فعل امر)...کین...کیان...ویان

۱۲.عاطفه...عارفه...عارف...عار...بار...ربا...عبا...عباس

۱۳.عاطفه...عارفه...عارف...عرف...عر(!)...فر(بزرگی و شکوه!)...فرد...فرود...فرهود

۱۴.عاطفه...عارفه...عارف...عار...سار...سان(سان دیدن!)...آسان...ساسان

۱۵.عاطفه...عارفه...عارف...عار...شار(flux)...شاخ...شیخ

۱۶.عاطفه...عارفه...عارف...عرف...عرب...قرب(نزدیکی)...قلب....قلوب...مقلوب(تغییر یافته)...مصلوب

خب٬ بس ه دیگه... 
همه ی اونایی که تو (یا رو؟!) نردبان واژگان من هستند٬ می تونن بازی کنن اگه دوست دارن!